تا حالا شده لازم بشه بدونین هر جزء قرآن تو صفحه چنده؟؟؟!

 یه فرمول جالب برای اینکه بدونیم فلان جزء قرآن ... تو صفحه چنده؟

تا حالا شده لازم بشه بدونین هر جزء قرآن تو صفحه چنده؟؟؟!

خب حالا من بهتون میگم

فرض کنیم میخوایم جزء ۸ رو ببینیم از کدوم صفحه شروع میکنه

از ۸ یه عدد کم میکنیم
میشه ۷ حالا ۷ رو ضرب در ۲ میکنیم میشه ۱۴
اون ۲ رو میزاریم بغل ۱۴
پس جزء ۸ از صفحه ۱۴۲ شروع میشه
به همین راحتی

حالا یکی دیگه رو امتحان کنیم مثلا
جزء ۲۱
۲۱-۱=۲۰
۲۰×۲=۴۰
حالا دو رو میذاریم جلوش پس جزء ۲۱ از صفحه ۴۰۲ شروع میشه...

خوب بود!؟؟ 
به دوستاتون هم بفرستین به مناسب ماه مبارک رمضان

منبع:وبلاگ امام زمانی شو

[ چهار شنبه 8 خرداد 1398 ] [ 9:37 بعد از ظهر ] [ بیتا ] [ ]
☜حکمت «برکت» و...

 ☜حکمت «برکت» و...

"حتماً خوانده شود "

از پیامبر(ص) پرسیدند #برکت درمال یعنی چه؟
درپاسخ، پیامبر مثالی زد و فرمود:
گوسفند درسال یکبار زایمان می کند وهر بار هم یک بره به دنیا می آورد .
سگ در سال دو بار زایمان میکند و هربار هم حداقل ۷-۶ بچه.
به طور طبیعی شما باید گله های سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند در کنار آن است.
ولی در واقع برعکس است. گله های گوسفند را می بینید و یک یا دو سگ درکنار آنها چون خداوند برکت را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت .
مال حرام اینگونه است.
فزونی دارد ولی برکت ندارد.»

[ چهار شنبه 8 خرداد 1398 ] [ 9:32 بعد از ظهر ] [ بیتا ] [ ]
جوري سـاختــه ام تـو را کــه جـز بـا يـاد من آرام نـگيـري !!

 

الـا بـذکـر الله تـطـمـئن الـقـلـوب 
اسـتـادي مي فـرمـود :ايـن آيــه معـنـايـش ايـن نـيـست کــه
?? بـا ذکـر خـدا دل آرام مي گـيـرد ??
اين جـمـلــه يـعني خــدا مي گـويـد :
جوري سـاختــه ام تـو را کــه جـز بـا يـاد من آرام نـگيـري !!
تـفـاوت ظـريـفے است
اگر بيقـرارے ؛ اگر مشوشے ؛ اگر دلتـنـگے ؛ اگر دلگيرے ؛
گيـر کـار آنجـاست کـه هـزار يـاد ، جـز يـاد او
يـا علـاوه بـر يـاد او در دلـت جـولـان ميدهد.

[ چهار شنبه 7 خرداد 1398 ] [ 11:45 بعد از ظهر ] [ بیتا ] [ ]
در برخورد با حوادث تلخ، چه كنيم؟

 

در سر يك سفره ممكن است هم ترشى و فلفل قرار دهند و هم شيرينى و مربّا؛ كودكان از شيرينى و حلواى سفره لذّت مى‏برند، و فلفل و ترشى را بى مورد مى‏دانند، امّا بزرگ‏ترها هر دو را در سفره لازم مى‏دانند.
حوادث تلخ نيز بركاتى دارد، از جمله:
1- توجّه انسان را به خدا بيشتر مى ‏كند.

2- انسان را سنجيده و استعدادهاى او را شكوفا مى ‏سازد.

3- كفّاره گناهان و لغزش‏هاى او مى ‏شود.

4- قدر نعمت ‏ها بيشتر شناخته مى ‏شود.

انسان‏ ها در برابر حوادث سه گروهند:

چنانكه كودك همين كه لب به فلفل و پياز و ترشى مى ‏گذارد ناراحت مى ‏شود، نوجوان تحمّل مى ‏كند و والدين او پول مى‏ دهند و فلفل و ترشى را مى ‏خرند.
قرآن مى‏ فرمايد: گروهى همين كه دچار سختى مى‏شوند، جيغ مى‏زنند، «اذا مَسّه الشَرّ جَزوعا» گروهى صبر مى‏كنند، «و بَشِّر الصّابرين الّذين اذا أصابَتهم مُصيبة قالوا اِنّا لِلّه و اِنّا اليه راجِعون» و گروهى به استقبال سختى‏ ها مى ‏روند. «و منهم مَن يَنتظر» كسانى نزد پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله مى ‏آمدند تا آنان را به جهاد و جبهه جنگ اعزام كند، حضرت مى ‏فرمود: اسب و شمشير ندارم تا شما را مجهّز كنم آنان گريه مى‏ كردند كه چرا به جبهه نرفتند.

از سختى ‏ها و حوادث تلخ مى ‏توان با تدبير و صبر و استمداد از خداوند، بهترين استفاده را برد. همان گونه كه مى‏توان از ليموى ترش، شربت ليموناد ساخت.

آرى، اگر انسان آشپز ماهرى باشد، حتى از پوست پرتقال هم مربّا درست مى ‏كند. امروزه حتى از زباله ‏ها استفاده بهينه مى‏ كنند.

حضرت زينب عليها السلام با سخنرانى خود در كاخ ستمگران، از اسارت خود در كوفه و شام آن گونه استفاده كرد كه پايه‏ هاى رژيم اموى را لرزاند.

در مسجد شام، امام سجاد عليه السلام بر بالاى منبر رفت و رژيم بنى اميه را به شدت استيضاح كرد. يزيد براى آن كه صداى امام را خاموش كند، به مؤذّن دستور داد كه با صداى بلند اذان بگويد تا شايد سخنرانى امام سجاد عليه السلام قطع شود، ولى امام عليه السلام از همين صحنه نيز استفاده كرد و جملات اذان را آن گونه تفسير كرد كه بر مسجد لرزه افتاد، بخصوص پس از گفتن «أشهد أنّ محمّداً رسول اللّه» فرمود: اى يزيد! اين محمّد جّد من است يا جّد تو؟! آيا اين اُسرا از نسل او نيستند؟

هنگامى كه امام كاظم عليه السلام را به زندان انفرادى بردند، فرمود: چه جاى خوبى براى عبادت است؟!

بسيارى از علما، كتاب‏هاى خود را در شرايط سخت و در زندان و تبعيدگاه‏ها نوشته‏ اند.

 حجه الاسلام والمسلمین قرائتی

 

[ جمعه 3 خرداد 1398 ] [ 6:43 بعد از ظهر ] [ بیتا ] [ ]
اولین ازدواج

 

 اولین ازدواج، بین پدربزرگ ما حضرت آدم (علیه اسلام) و مادربزرگ ما حوّاء صورت گرفت.امام صادق (علیه السلام) در روایتی جالب، نحوه ی خلقت این زن و شوهر و ازدواجشان را بیان فرموده اند. این روایت را مرحوم شیخ صدوق در کتاب شریف من لا یحضره الفقیه آورده است. ترجمه آزاد حدیث از این قرار است:

هنگامی که خدای متعال، آدم را از گِل آفرید، به ملائکه دستور داد که بر مقام او سجده کنند. پس از سجده ملائکه، خواب را بر او مسلّط نمود و در حالی که آدم در خواب بود، حوا را از همان گِلِی که آدم را از آن آفریده بود، آفرید . . . حوا که شروع به حرکت نمود، آدم از خواب پرید. به حوا دستور داده شد که از آدم دور شو. هنگامی که نگاه آدم به حوا افتاد، دید مخلوقی زیبا از جنس خود اوست با این فرق که مؤنّث است. به او گفت: تو کیستی؟ حوا پاسخ داد: مخلوقی هستم که خدا خلقم نموده است. آدم به خدا عرضه داشت: خدایا، این مخلوق زیبا کیست که نگاه به او مرا آرام می کند و نسبت به او احساس اُنس دارم؟ خدای متعال فرمود: او بنده من حوا است. آیا دوست داری همدم و هم صحبت و مطیع تو باشد؟ آدم عرض کرد: بله و به این خاطر تا زنده هستم، شکرگزار تو خواهم بود. پس خدا فرمود: باید او را از من خواستگاری کنی. آدم عرض کرد: خدایا او را از تو خواستگاری نمودم. در قبالِ ازدواج با او چه کاری باید انجام دهم؟ خداوند فرمود: رضایت من در این است که به او معارف دینم را به او بیاموزی. آدم قبول کرد و خدای متعال عقد ازدواج بین آن دو را خواند و به او فرمود: او را به نزد خود دعوت کن. آدم به حوا گفت: به نزدم بیا ولی حوا گفت: تو به نزدم بیا! خداوند فرمود: ای آدم تو به نزد او برو. و به همین جهت سنّت شده که مردان به خواستگاریِ زنان بروند. من لا يحضره الفقيه ؛ ج‏3 ؛ ص380

برخی از نکاتی که از این روایت استفاده می شود:
1 – انسان به مونس و همدم نیاز دارد؛ به حدّی که گفته اند: واژه انسان بر گرفته از اُنس است
2- مرد بدون زن، احساس کمبود و تنهایی می کند و زن پاسخی است طبیعی به این احساس نیاز
3 – همسر ایدئال زنی است که مونس و مأنوس با شوهر خود باشد و شوهر با نگاه به او احساس آرامش نماید
4 – محرم و نامحرم از روز اول بوده است و به همین جهت وقتی آدم از خواب بیدار شد، به حوا دستور داده شد که از او فاصله بگیرد
5 – اولین عاقد، خداوند متعال بوده است
6 – اولین مهریه، تعلیم معارف دینی توسط شوهر به زن بوده است
نکته: مطلب فوق با مطلبی که در برخی روایات آمده مبنی بر اینکه مهریه حوا ده بار صلوات بر محمد و آل محمد بوده است ( بحار ج 13 ص 33 ) ندارد. زیرا تمام معارف دین در صلوات جمع شده است. هم خالق که الله است هم هدف از خلقت که پیامبر و اهل بیت او هستند چنانکه در حدیث شریف کساء نیز به این نکته اشاره شده است؛ هم نبوّت و خاتمیت و هم وصایت و امامت. شاید ده بار بودن هم به این جه بوده که هر باری متضمّن حقائقی است غیر بار قبلی. والله العالم
7 – در اولین اختلاف بین زن و شوهر، خداوند طرف زن را گرفت و به مرد دستور داد تا در مقابل یکدندگیِ حوا، کوتاه بیاید!
8 – خداوند آنقدر برای عزّت و وقار زن ارزش قائل است که به مرد می گوید به سراغ زن برو و او را خواستگاری کن و اختیارِ پاسخ مثبت یا منفی دادن را به زن داده است
9 – و البته در کنار مطلب فوق، زن را مطیع و تابع مرد قرار داده است. به همین جهت اگر زنی بخواهد بر خلاف خلقت و طبیعت و فطرتش، مُطاع باشد، زندگیِ زناشویی دچار اختلال خواهد شد
10 – مرد باید شکرگزار نعمت همسر باشد؛ همانگونه که حضرت آدم به خدا عرضه داشت: تا زنده هستم سپاسگزار این لطف و نعمتت خواهم بود.

کپی شده از وبلاگ خدیا صاحب ما را برسان 


[ چهار شنبه 1 خرداد 1398 ] [ 8:56 بعد از ظهر ] [ بیتا ] [ ]
جای خود را در بهشت ببینید....

 

بسم الله الرحمن الرحیم

سبحان الداعم القائم، سبحان القائم الداعم، سبحان الواحد الاحد،سبحان الفرد الصمد، سبحان الحی القیوم، سبحان الله و بحمده، سبحان الحی الذی لا یموت، سبحان الملک القدوس، سبحان رب الملائکه و الروح، سبحان العلی الاعلی، سبحانه و تعالی،

روزی یکبار به مدت یکسال اگر خوانده شود شخص نمیرد تا جای خود را در بهشت ببیند

 

جايگاه بهشتيان در بهشت
 
بهشتيان در محيطي مملو از صلح و صفا و عشق و محبت بر تخت‏هاي بلندي كه كاملاً به اطراف اشراف دارد: فيها سرر مرفوعه (غاشيه، آيه 13) و بر روي آنها فرش‏هاي گران‏بهايي گسترده‏اند: و زرابيّ مبثوثه (غاشيه، آيه 16) و بالش‏هايي به‏ترتيب و منظم بر آنها چيده شده است: و نمارق مصفوفه (غاشيه، آيه 15) روبه‏روي يكديگر تكيه زده‏اند: متكئين عليها متقابلين (واقعه، آيه 16) و به تماشاي نعمت‏هاي عظيم الهي مشغول‏اند: علي‏الأرئك ينظرون (مطففين، آيه 23) سرير تختي است كه سرور و شادي در استفاده از آن موردنظر است و بلند بودن اين تخت هم اشاره به جايگاه بلند بهشتيان دارد يعني وقتي بر روي آن تكيه مي‏زنند مجموع زيبايي‏هاي اطراف، زيرنظر آنهاست و نيز اشاره‏اي است به پايگاه رفيع و مقام و مرتبه والاي آنان و روبه‏رو نشستن آنان نيز كنايه از نهايت انس و حسن معاشرت و صفاي باطن ايشان دارد.
 
فبای ءالاء ربکما تکذبان؟
پس کدامین یک از نعمت های پروردگارتان را تکذیب میکنید؟؟؟

    

کپی شده از وبلاگ باران

[ چهار شنبه 1 خرداد 1398 ] [ 6:22 بعد از ظهر ] [ بیتا ] [ ]
آخرین مطالب